وقتی
يک وكيل خود
از حقوق قانونی
و شهروندی
محروم است
32 روز
از بازداشت
فروغ ميرزايي
وكيل پايه يك
دادگستري به
همراه همسر
روزنامه
نگارش، روزبه
كريمي، مي
گذرد و هنوز
بازجويان
اوين اجازه تماس
تلفني وي با
خانواده اش را
نداده اند. برادر
وي در گفتگو
با فعالان
حقوق بشر در
ایران در اين
باره مي گويد:
متاسفانه
امروز خواهرم
ركورددار عدم
تماس تلفني با
منزل و عدم
ملاقات با
خانواده است.
ركوردي كه هيچ
افتخاري براي
او ندارد چرا
كه فقط ظلمي
را كه ديگران
بر او روا
كرده اند نشان
مي دهد.
برادر
فروغ ميرزايي با
اشاره به
فعاليت
خواهرش در
كسوت يك وكيل
مي گويد:
قاعدتاً وكيل
حسب وظيفه از
حقوق شهروندي
و قانوني
افراد دفاع مي
كند اما وقتي
يك وكيل خود
از حقوق
قانوني و
شهروندي
محروم است سمبل
و نشانه اي مي
شود از نقض
حقوق شهروندي
در مقياسي
بزرگ تر. وي
ادامه مي دهد:
وضعيت خواهرم
امروز نشانه
وضعيت زناني
است كه حقوق
شهرونديشان
در بند 209 اوين
ناديده گرفته
مي شود؛ زناني
كه حتي از حق
ابتدايي تماس
تلفني با منزل
و ملاقات با
خانواده و
وكلايشان
محروم هستند.
برادر
فروغ ميرزايي
با بيان اينكه
دفاع ركن اساسي
دستگاه قضايي
يك كشور به شمار
مي رود از
زنداني بودن 8
وكيل
دادگستري اظهار
تاسف مي كند و
مي گويد:
تضعيف شأن
وكلا به عنوان
كساني كه
مقوله شرعي،
قانوني و
انساني دفاع
را به انجام
مي رسانند، در
نهايت به
تضعيف دستگاه
قضايي مي
انجامد و جا
دارد رييس قوه
قضاييه از شأن
وكيلان
دادگستري به
عنوان اعضاي
دستگاه قضايي
صيانت كند. وي
مي افزايد:
براي كانون
وكلا متاسفم
كه علي رغم
بازداشت 8 عضو
اين كانون،
تاكنون حتي
اعلام موضع
مختصري هم
نكرده است.
هيات مديره
اين كانون
متوجه نيستند
كه دفاع از
همكار، دفاع
از خود آن
حرفه محسوب مي
شود. سكوت
كانون وكلا در
اين شرايط
موضع شرم آوري
است كه در
تاريخ اين كانون
ثبت خواهد شد.
حسين
ميرزايي در
ادامه مختصري
از فعاليت هاي
حرفه اي
خواهرش را در
كسوت وكيل شرح
مي دهد، او مي
گويد: فروغ از
جمله وكلايي
بود كه به اين
حرفه به عنوان
شغلي آب و نان
دار نگاه نمي
كرد بلكه آن
را حرفه اي
براي احقاق
حقوق شهروندي
مردم مي ديد.
عمده پرونده
هايي كه
خواهرم به
عهده مي گرفت
پرونده هاي
مربوط به زنان
آسيب ديده و
مورد خشونت قرار
گرفته يا بي
سرپرست و
همينطور
كودكان آزارديده
بود. البته
فروغ حسب
وظيفه وكالت
تعدادي از
فعالان سياسي
و دانشجويي را
هم به عهده
داشت و برايش
چپ يا راست
بودن متهم
فرقي نمي كرد.
فروغ فارغ از
عقيده به دفاع
از حقوق قانوني
متهمان مي
پرداخت. علاوه
بر اين خواهرم
در روزهاي
خاصي در هفته
پذيراي زنان
بي سرپرست و
آسيب ديده بود
و به آنان
مشاوره حقوقي
رايگان مي
داد. هنوز هم
بعضي از
موكلانش و
زناني كه از
مشاوره هاي
حقوقي او بهره
مي بردند به
دفترش سر مي
زنند اما با
درب بسته مواجه
مي شوند.
برادر
اين وكيل
زنداني با
اشاره به
مظلوميت خواهرش
در زندان و
رنج مضاعفي كه
بدين ترتيب بر
او و خانواده
اش تحميل شده،
مي گويد: با
جلوگيري از
تماس تلفني و
ملاقات
خواهرم با
خانواده نه
تنها حقوق او
پايمال شده
بلكه حقوق ما
خانواده وي
نيز براي كسب
اطلاع از
وضعيت عزيز
دربندمان نيز
ناديده گرفته
شده است.
برادر
فروغ ميرزايي
در پايان مي
گويد: ما هر روز
در انتظار
شنيدن صداي
خواهرم و ديدن
روي او هستيم.
ما جاي كسي را
كه با عشق و
علاقه به دفاع
قانوني از
حقوق شهروندي
افراد مي
پرداخته در
زندان نمي
دانيم و در
انتظار آزادي
هر چه زودتر
وي هستيم و
علي رغم آنچه
در اين مدت بر
خواهرم و
خانواده اش
گذشته هنوز اميدواريم
وعده رييس قوه
قضاييه براي
حركت دستگاه
قضايي در
چارچوب قانون
و عدالت سرانجام
روزي تحقق يابد.